زندگی نامه نرجس خاتون (س) قسمت سوم
تردید چرا؟
مرجع فقید شیعه، مرحوم آیتالله میلانی پس از نقل گزارش نرجسخاتون به نکات ارزشمندی از متن گزارش اشاره نموده، میفرماید:
برخی از دشمنان اهل بیت در این مسائل ابراز تردید میکنند و میگویند: در ایام ولادت حضرت بقیةالله(ع) در میان مسلمانان و مشرکان جنگی روی نداده است.سپس سبب تشکیک و تردید آنان را دو چیز بیان میفرماید:
1. بیخبری آنان از تاریخ؛
2. دشمنی آنان با حق و حقیقت. (120).
لازم به ذکر است که پس از تثبیت حکومت اسلامی و گسترش نفوذ فرهنگ اسلامی در کشورهای همسایه، جنگ و گریزهای بسیاری بین روم شرقی و مسلمانان صورت گرفت که مورخان عرب و روم زوایای گوناگون آنها را ترسیم نمودهاند. مسلمانان چند بار تا دروازههای قسطنطنیه پیش رفتند از طرف دیگر، روم نیز آرام نبود و دست به تجاوزات محدود و گاهی گستردهای علیه مسلمانان میزد(121)
به گفتة اصطخری، محل تلاقی و تجمع اعراب و رومیان، منطقی سرسبز «بدرولیه» بود که رودخانة زلالی در آن جریان داشت(122)
جنگهای متعدد و گاه خونینی در سالهای 239 ـ 253هـ.ق بین سپاه روم و اسلام گزارش شده است که همراه با اسیران و کشتههای فراوانی بودده است. این جنگها در دوران حکمرانی متوکل (232 ـ 248هـ.ق)، منتصر (6 ماه)، مستعین (248 ـ 252هـ.ق) و معتز (252 ـ 255هـ.ق) به صورت پراکنده ادامه داشت.(123) در این دوره «میخائیل سوم» امپراطور روم شرقی بود(124)
الف :جنگ
حضور نرجس در خانة اهل بیت دست کم از سال 253ق. اثبات شده است، زیرا امام زمان(ع) در سال 255ق. به دنیا آمد و با تطبیق حوادث و رخدادهای دهة پنجاه و جنگ اعراب و روم، اسارت او به دست مسلمانان در همین سالها بود.
در زمان حیات امام هادی وامام حسن عسکری (ع) جنگهای بین مسلمانان و رومیها در کتب تاریخی اسلام و غرب ذکر شده است که با توجه به آنها میتوان به صحت خـروج بانو نـرجس از روم به سوی سامـرا پی بـرد.از طرفی برای اثبات وجود جنگ میان رومیان ومسلمانان به راحتی میتوان از روی وقایعی که رخ میداده این ادعا را ثابت کرد
قلمرو بیزانس در زمان میخائیل سوم شبه جزیره بالکان ، ایتالیا، آسیاى صغیر و قسمتهائى از سوریه و مصر و لیبى بود.
بعد که با عربها درگیر شدند سوریه و مصر و لیبى را از آنها پس گرفتند، آسیاى صغیر و شبه جزیره بالکان براى آنها باقى ماند(125).
1- در نتیجه جنگهای اعـراب و روم جـزیـره کـرت که از جـزایـر مدیتـرانه است و در جنوب یونان واقع شده و متعلق به آن کشور است به تصـرف مسلمانان در آمد. در اواخـر سال ٢١٢ هجـری سپاه اسلام با ده هـزار نیـروی سپاهی وارد این جـزیـره شده و آن را به صورت پایگاهی برای حملات خود به جـزایـر دیگـر در آوردند و سپس بـر جـزیـره سیسیل تسلط یافتند و در سال ٨٢٩ مسلمانان موفق به تسخیـر شهـر ((آموریوم)) که مهد خاندان سلطنتی بود شدند. در ((تاریخ تمدن)) ذکر شده است که در سال ٧١٨م نیروی دریایی بیزانس، عربها را از قسطنطنیه پس راند و در سال ٩۶١م جزیره کرت را که به دست عربها افتاده بود تصرف کرد.(126)
2- از مجموع گزارشات تاریخی چنین به دست میآید که در سال 241هـ.ق رومیها به عینزربه حمله و ساکنان آن جا را اسیر کردند. در همین سال، اسیران دو طرف مبادله شدند. در سال 241 الی 242 هـ.ق رومیها به سرزمینهای شمالی عراق حمله کردند و در «شمشاط»، «آمد» و «تفریق» 10 هزار تن از مسلمانان را اسیر کردند و بعد به سرزمینهای روم بازگشتند. مسلمانان به تعقیب آنان پرداختند. امپراتور میخائیل سوم با دشواری فراوان خود را نجات داد. این حملة شدید، آغاز دورهای از درگیریهای طولانی میان دو طرف به حساب میآید. امیر عمر بن عبیدالله و امیر طرطوس در پاسخ به حملة رومیها به شمال عراق، به سرزمینهای روم حمله کردند. متوکل، خلیفة عباسی در سال 244 هـ.ق سپاهی را به سوی روم اعزام کرد. این سپاه دژهایی را که مهمترین آنها دژ سمالو بود را فتح کرد.
اوضاع در مرزها همچنان ناآرام بود و طرفین به حملاتی علیه یکدیگر دست میزدند؛ تا این که مسلمانان به فرماندهی عمر بن عبدالله اقطع در سال 247 هـ.ق شکستی سهمگین بر امپراتور روم وارد کردند و در پی آن به داخل سرزمینهای روم راه یافتند و ثغرا ارمیناک را خراب و سامسون را فتح کردند. ورود نیروهای اسلام به این بنادر، تهدید جدی بر ضد امپراتوری روم به حساب میآمد. امپراتور روم به این تجاوز واکنش نشان داد و سپاهی عظیم بالغ بر 50000 نفر جنگجو به فرماندهی بتروناس برای جنگ با مسلمانان ارسال کرد. دو سپاه در محلی به نام بوزون، بین دریاچه تاتا و رودخانة هالیس، با هم نبرد کردند. در این جنگ، عمر بن عبیدالله کشته شد. علی بن یحیی ارمنی در سال بعد در جنگی که برای انتقام گرفتن از قتل عمر رخ داده بود، کشته شد. کشته شدن این دو فرمانده، تأثیر بسیاری بر بیداری روحیة جهاد در مسلمانان داشت؛ به طوری که مردم بغداد و سامرا در مساجد و گذرگاهها فریادهای جهاد و آمادهباش سر دادند.
پس از پیروزی رومیها، مناطق مرزی دستخوش تغییرات بسیاری شد و مسلمانان توانستند دژهای دیگری را تصرف نمای د و به داخل کبادوکیا در شرق رودخانه هالیس نفوذ کنند. این درگیریها به صورت متناوب در سالهای بعدی هم ادامه داشت.
3- در سال 248هـ.ق جنگ سختی بین مسلمانان و رومیان به وقوع پیوست. ابن اثیر دربارة حوادث این سال مینویسد:
و فیها غزا الصائقة و صیف، و کان مقیماً بالثغر المثاحی حتی ورد علیه موت المنتصر ثم دخل بلاد الروم فافتح حصناً یقال له (فرود به) (127)
در این سال، «المنتصر» خلیفة عباسی لشکر عظیمی را که اکثر آنان از ترکان بودند، به سوی بلاد روم اعزام کرد. این جنگ برای خارج کردن قوای روم از سرزمینهای اسلامی که در سال223هـ.ق در جنگ عموریه به دست آورده بودند، صورت گرفت.
فازیلیف، مورخ مشهور روسی، مینویسد: در سال 248هـ.ق سردار مسلمانان با رومیان پیکار کرد. بسیاری از اشراف و بزرگان روم را اسیر کرد.(128)
4- فازیلف روسی در کتاب تاریخ العرب و الروم (129) در طی حوادث سال 241 هجری میان مسلمانان به سرکردگی عمر بن عبدالله قطع و جعفر بن علی سائقه با قوای روم جنگی روی داد که شخص قیصر نیز در آن جنگ شرکت داشت. و از هر طرف جمع کثیری به قتل رسانیدند و بعد از آن به سوی ثغور جوریه حمله کردند و اموال و ناموس مردم را به غارت بردند. (130) وی همچنین مینویسد
: در سال 247 الی 248 بلکا جور سردار مسلمین با رومیان جنگید و طی آن بسیاری از اشراف روم اسیر شدند.(131) در این سال، در جنگی دیگر، علی بن امِنی، یکی دیگر از فرماندههان مسلمانان، به قتل رسید.
5- تاریخنگارانی مثل ابناثیر و طبری از جنگهای پراکندهای بین اسلام و روم از سال ٢۴٠ تا ٢۵٣ ه.ق خبر میدهند که در خلال این جنگها از هر دو طرف عدهای اسیر شدهاند.(132)
بنا بر آنچه در ((الکامل فی التاریخ)) ابناثیر آمده است در جریان جنگی بسیار سخت که در سال ٢۵٣ بین سلیمان بن عمران الاذی و عنتره درگرفت و افراد زیادی کشته و اسیر شدند. در این جنگ، پیروزی با سلیمان بود و از بزرگان هم بیش از 100 نفر اسیر شدند. و برخی از شاهزادگان و بزرگان در آن به اسارت مسلمانان در آمدند; نـرجس به جمع اسیـران پیوسته و بهعنوان کنیز در معرض فروش قرار میگیرد.(133)
6- طبری دربارة حوادث سال 241هـ.ق مینویسد:
و فیها اغارت الروم علی عین زربة، فأسرت من کان بها من الزط مع نسائهم و ذراریَّهم و جوامیسهم و بقرهم... و فیها کان الفداء بین المسلمین و روم.
در این سال، رومیها به «عین زربه» حمله کرده، همه ساکنانش را اسیر کردند و اموالشان را به غارت بردند
وی دربارة حوادث سال 242هـ.ق مینویسد:
و فیها خرجت الرّوم من ناحیة شِمشاط بعد خروج علی بن یحیی الارمنی من الصائقة حتی قاربوا آمد... و اسروا نحواً من عشرة آلاف انسان.
در این سال، رومیها به «شمشاط» (سرزمینهای شمالی عراق) حمله کردند. آنان با هجوم به «شمشاط»، «آمد» و «تفریق»، 10000 تن از مسلمانان را اسیر کردند.
نیز دربارة حوادث سال 244هـ.ق مینویسد:
و فیها وجه المتوکل بغا من دمشق لغز و الروم فی شهر ابیع الاخر، فغزا الصائفة، فافتح صُمُلة و...
در این سال، متوکل بغارا از دمشق به جنگ روم فرستاد. وی در ماه ربیع الاخر با رومیان وارد جنگ شد و صلمه را فتح کرد.
7- مروج الذهب و تاریخ طبری (134)درباره ی جد نرجس خاتون معتقدند که او یا توفیل، پادشاه روم در زمان معتصم عباسی است که در زمان پادشاهی وی ((عموریه)) فتح شد، یا میخائیل بن توفیل (میخائیل سوم )بوده است که بنابر نقل عمر بن جریر طبری، در وقایع سال 223، جنگی بین او و معتصم واقع شد و تا سال 245 یعنی معاصر متوکل عباسی هنوز به عنوان امپراتور روم ذکر شده است وجنگهایی بین او ومسلمانان رخ میداده است . (135)
این مطلب، هم تأییدی است بر ملیت ایشان و هم تأییدی بر وقوع جنگ در سال¬های مورد نظر.
8- کلینی در کتاب خود عنوان میکند پس از سال 242 جنگهای عمده ای بین عباسیان و رومیان وجود داشته (136)
9- در کتب تاریخی معتبر،جنگ های گوناگون بین ایران و روم بیان شده است و از آن میان، می توان به حنگ هایی اشاره کرد که امکان اسارت ملیکا نوه ی امپراتور روم در آن ها قابل پذیرش است. مسعودی درکتاب معتبر خود مروج الذهب می نویسد: امام هادی(علیه السّلام) پدر امام حسن عسکری(علیه السّلام) در سال 235 قمری از سوی متوکل عباسی از مدینه به سامرا احضار گردید و به طور اجباری درآن مکان اقامت گزید. ولادت با سعادت امام حسن عسکری(علیه السّلام) در سال 232 قمری در مدینه منوره بود و از همان سال¬ها – چنان که در تواریخ اسلامی و خارجی می نویسند- جنگ های میان سپاه اسلام و روم شرقی یا شهر بیزانس(ترکیه فعلی) و روم غربی( ایتالیای امروزی) و متصرفات آن به وقوع پیوسته است؛ از جمله به طوری که در الکامل ابن اثیر و منابع دیگر تاریخی نوشته¬اند، در سال های 240، 244،248، 249 و 253 هجری، جنگ هایی بین قوای اسلام و روم شرقی درگرفته و در خلال آن ها اسیرانی از طرفین مبادله شده است. (137)
10- یاقوت مینویسد:
در واقعة «یرموک» قیصر روم تا انطاکیه آمده بود که جنگ را از نزدیک رهبری کند. هنگامی که مطلع شد رومیان شکست خوردهاند، انطاکیه را به قصد قسطنطنیه ترک کرد.
قیصر به هنگام ترک انطاکیه خطاب به تپههای سوریه گفت: «ای سوریه! خداحافظ، دیگر امید ندارم که به سوی تو بازگردم».(138)
11- شکیب ارسلان در گزارش ارزشمند خود مینویسد:
به سال 244 ق. سپاه اسلام به فرماندهی عباس بن فضل از راه دریا با رومیان جنگیدند، چهل کشتی جنگی رومیان برای مقابله با سپاه اسلام وارد معرکه شد. پیکار سختی درگرفت. رومیان شکست خوردند و مسلمانان ده کشتی را با سرنشینان آنها از آنان به غنیمت بردند.
سپس عباس به جنگ «قیصر» رفت، در آنجا مردی را اسیر کرد. او نقطهای از حصار شهر را به عباس نشان داد.
عباس از همان نقطه به شهر رخنه کرد و وارد نبرد شد. مردم شهر درهای شهر را گشودند و تسلیم سپاه اسلامی شدند و غنایم فراوانی نصیب مسلمانان گردید.
متعاقب آن پادشاه قسطنطنیه سیصد کشتی جنگی پر از سرباز به جنگ مسلمانان فرستاد، همین که به « سرقسوسه» رسیدند، عباس با سپاهیانش به جنگ آنها رفت و رومیان را شکست داد، و یکصد کشتی را از آنها به غنیمت گرفت.(139)
هنگامی که هرقل پیشرفت سریع مسلمانان را مشاهده کرد خطاب به رومیان گفت: ای سپاه روم مطمئن باشید که مسلمانان به شهرهایی که فتح کردهاند بسنده نمیکنند، تا آخرین شهر شما را فتح کنند، زنان و کودکان شما را اسیر بگیرند و شاهزادگان شما را بردة خود سازند. بیایید از حریم خود و امپراتور خویش دفاع کنید.(140)
12- شیخ کامل سلیمان در یوم الخلاص می¬نویسد: (( مادر امام عصر، نرجس دختر یشوعا بن قیصر روم می باشد که از نسل شمعون وصی حضرت عیسی(علیه السّلام) است.نرجس به صورت ناشناس با لشکریان پدرش، برای مداوای مجروحین جنگ، همراه شد و این جنگ در جنوب شرقی اروپا با مسلمین اتفاق افتاد. شاهزاده به اسارت گرفته شد ولی احدی مطّلع نشد که او دختر قیصر روم است.)) (141)
آیت الله میلانی در کتاب قادتنا نیز مطلب فوق را با مختصر تفاوتی ذکر می کند و می گوید: احتمال می رود این اسرا در سال 252 هجری به بغداد رسیده باشند وامام هادی(علیه السّلام) شاهزاده (( نرجس)) را در همان سال یا سال بعد به عقد امام حسن عسکری(علیه السّلام) درآورده باشد و امام زمان (علیه السّلام) در سال 255 هجری متولد شده باشد(142)
ب : مبادله اسراء:
همانطورکه دیدیم در عهد امپراتوری میخاییل سوم در میان سپاهیان اسلام و روم جنگهای شدیدی روی داد و اسیران بیشماری از طرفین به دست یکدیگر افتاد
از طرفی مطالبی در برخی کتب ذکر شده که غیر مستقیم کاملا گویای همین مطلب است حتی برخی از آنها کاملا با گفته های نرجس خاتون (آزاد کردن اسرابه دست پدربزرگش )همخوانی دارد
1- در عاشورای 231ق. (برابر با سپتامبر 845 م.) اسیران جنگی میان مسلمانان و رومیان مبادله شد.
تعداد اسیران مسلمان را که در آن روز بازخرید کردند 4460 نفر نوشتهاند.(143) و در این زمان بود که نواحی «آدانا» به دست مسلمانان فتح شد(144).
2- مسعودی به هنگام بررسی مبادله و بازخرید اسرای جنگی در میان مسلمانان و رومیان مینویسد:
سومین بازخرید اسیران در خلافت الواثق بالله درمحرم 231ق. بود، که امپراتور در آن زمان «میخاییل بن تئوفیل بود، و سرپرست این بازخرید از طرف خلیفه، خاقان ـ غلام ترک خلیفه ـ بود. در این تاریخ 4362 نفر اسیر مسلمان در ظرف ده روز بازخرید شدند. (145) سپس مینویسد:
چهارمین بازخرید اسیران در زمان متوکل، در شوال 241 ق. بود، و سرپرست این بازخرید از طرف خلیفه «شنیف» بود. در این تاریخ 2200 نفر اسیر بازخرید شدند.(146)
3- یعقوبی ـ مقدم مورخان اسلامی ـ نیز گزارش کوتاهی از مبادله و بازخرید اسیران در عهد متوکل در تاریخ ارزشمند خود آورده است.(147)
4- طبری در حوادث 241 ق. مینویسد:
تئودوره، مادر میخاییل و امپراتور روم، شخصی را به نام «جرجیس بن فرنافس» برای بازخرید اسیران رومی به نزد متوکل فرستاد. تعداد اسیران رومی در دست مسلمانان در حدود 20000 نفر بودند.
پس از شرح مبسوطی ادامه میدهد:
این مبادله و بازخرید اسیران در روز 12 شوال 241 ق. انجام پذیرفت. و تعداد اسیران مسلمان 758 نفر بود، که 125 نفر آنان را زنان تشکیل میدادند. (148)
5- درکتاب تاریخ الخلفاء آمده : به هنگام فتح «عموریه» رومیان 30000 نفر کشته دادند و 30000 نفرشان به اسارت رفت.(149).
6- مسعودی در ضمن شرح حال «میخاییل بن تئوفیل» مینویسد:
شخصی به نام «ابن بقراط» از شاهزادگان پیشین از اهل «عموریه» در امپراتوری میخاییل با وی به منازعه پرداخت، میخاییل در برابر او صفآرایی کرد و همة زندانیهای مسلمان را برای نبرد با او از زندان آزاد کرد با ساز و برگ نظامی آنها را مجهز کرده و به نبرد ابن بقراط فرستاد. بدین وسیله بر او پیروز شد.(150)
7- طبری نیز در حوادث سل 241هـ.ق مینویسد در این سال بین مسلمانان و رومیان تبادل اسرا صورت گرفت.تعداد اسرای مبادله شده مسلمانان را 1748 نفر زن ذکر کردهاند.(151)
8- طبری در حوادث سل 245هـ.ق مینویسد:و بعث مَلِک الروم فیها بأسری من المسلمین...
در این سال، حدود 77 نفر از اسیران مسلمانان با رومیان مبادله شدند.(152)
9- در تاریخ طبری، در حوادث سال 246 آمده است: نصر بن الازهر شیعی، (فرستاده متوکل به روم برای پرداخت فدیه به منظور آزاد کردن اسیران) می گوید: «وقتی به قسطنطنیه رسیدم، با همان لباس و شمشیر و خنجر و کلاهی که داشتم، به سرای قیصر میخائیل رفتم. بین من و دایی قیصر که سرپرست وی بود، مناظره ای در گرفت »با توجه به این مطلب میفهمیم جنگهایی بین رومیان ومسلمانان بوده که شخصی از طرف اعراب به نمایندگی آمده تااسراء راآزاد کند (153)
قابل ذکر است که مورخان اکثرا اعتقاد دارند نرجس خاتون یا در جریان جنگ 248 ه.ق که خود قیصر نیز در آن حضور داشته اسیر شده ویا در سال 253 ه.ق در جنگ بزرگی که روی داد به اسارت در آمده است .الله اعلم
پس به طورخلاصه از مجموع گزارشات تاریخی چنین به دست میآید که در سال 241هـ.ق رومیها به عینزربه حمله و ساکنان آن جا را اسیر کردند. در همین سال، اسیران دو طرف مبادله شدند. در سال 242 هـ.ق رومیها به سرزمینهای شمالی عراق حمله کردند و در «شمشاط»، «آمد» و «تفریق» 10 هزار تن از مسلمانان را اسیر کردند و بعد به سرزمینهای روم بازگشتند. مسلمانان به تعقیب آنان پرداختند. امپراتور میخائیل سوم با دشواری فراوان خود را نجات داد. این حملة شدید، آغاز دورهای از درگیریهای طولانی میان دو طرف به حساب میآید. امیر عمر بن عبیدالله و امیر طرطوس در پاسخ به حملة رومیها به شمال عراق، به سرزمینهای روم حمله کردند. متوکل، خلیفة عباسی در سال 244 هـ.ق سپاهی را به سوی روم اعزام کرد. این سپاه دژهایی را که مهمترین آنها دژ سمالو بود را فتح کرد.
اوضاع در مرزها همچنان ناآرام بود و طرفین به حملاتی علیه یکدیگر دست میزدند؛ تا این که مسلمانان به فرماندهی عمر بن عبدالله اقطع در سال 247 هـ.ق شکستی سهمگین بر امپراتور روم وارد کردند و در پی آن به داخل سرزمینهای روم راه یافتند و ثغراو ارمیناک را خراب و سامسون را فتح کردند. ورود نیروهای اسلام به این بنادر، تهدید جدی بر ضد امپراتوری روم به حساب میآمد. امپراتور روم به این تجاوز واکنش نشان داد و سپاهی عظیم بالغ بر 50000 نفر جنگجو به فرماندهی بتروناس برای جنگ با مسلمانان ارسال کرد. دو سپاه در محلی به نام بوزون، بین دریاچه تاتا و رودخانة هالیس، با هم نبرد کردند. در این جنگ، عمر بن عبیدالله کشته شد. علی بن یحیی ارمنی در سال بعد در جنگی که برای انتقام گرفتن از قتل عمر رخ داده بود، کشته شد. کشته شدن این دو فرمانده، تأثیر بسیاری بر بیداری روحیة جهاد در مسلمانان داشت؛ به طوری که مردم بغداد و سامرا در مساجد و گذرگاهها فریادهای جهاد و آماده باش سر دادند(154)
پس از پیروزی رومیها، مناطق مرزی دستخوش تغییرات بسیاری شد و مسلمانان توانستند دژهای دیگری را تصرف نمایند و به داخل کبادوکیا در شرق رودخانه هالیس نفوذ کنند. این درگیریها به صورت متناوب در سالهای بعدی هم ادامه داشت.(155)
پی نوشت ها
113- صالحی، 1384،ص 14- 15)
114- بحرینی، 1381، ص 72) پیام زن سال نهم ، شماره هشتم ، آبان 1379 ، پیاپی 104 .
115- صحیح بخاری، ج8، ص158)
116- صحیح بخاری، ج2،ص97)
117- صحیح مسلم، ج 8، ص 204) سنن ابی داود، ج2، ص 319،باب فی خبر الجساسة).
118- . امام مهدى (ع) از ولادت تا ظهور، سید محمد کاظم قزوینی ،ص 72 1 .
119- موسوعة العتبات المقدسة: سامرا، ص 276).
120- آیتالله میلانی قادتنا، ج7، ص211.
121- یافعی، مراة الجنان، ج2، ص92
122- اصطخری، مسالک و الممالک، ص91.
123- محمد بن احمد کنعان، تاریخ دولة العباسیة، ج1، ص127
124- ادوارد گیبون، انحطاط و سقوط امپراتوری روم، ترجمه: شادمانی، ج3، ص1579.
125- موسوعه المورد: ج 2 ص 143
126- هنری لوکاس، تاریخ تمدن، ترجمه عبدالحسین آذرنگ، ج١، ص٣۴٠.
127- الکامل، ج7، ص11؛ تاریخ طبری، ص195.
128- ابن کثیر، ابدایه و النهایة، دار الکتب العلمیه، بیروت، ج11، ص4؛ تاریخ طبری، ج11، ص207
129- فازیلف روسی در کتاب تاریخ العرب و الروم ص 225، با ترجمه دکتر عبدالهادی شعیره )
130- نقل از : مجلسی، 1307، ص 174- 175) به نقل از همین کتاب ص 123)
131- نقل از : مجلسی، 1307، ص 174- 175) به نقل از همین کتاب( ص 175)
132- ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص١٩١.
133- الکامل فی التاریخ، ج۶، ص١٩١.
134- مروج الذهب(ج1، ص 372)، تاریخ طبری( ج11، از صفحه ی 1236 به بعد
135- (موسوی، 1374، ص 120)
136- کلینی، 1067، ج3، ص 1434
137- مروج الذهب
138- معجم البلدان،یاقوت حموی ، ج3، ص280.
139- تاریخ فتوحات اسلامی، ص189.
140- معجم البلدان، ج3، ص280
141- شیخ کامل سلیمان در یوم الخلاص(ص 61)
142- آیت الله میلانی در کتاب قادتنا (ج7، ص 207)وص 20
143- تاریخ مختصر الدول، ص141.
144- قاموس الأعلام، ج2، ص1437
145- التنبیه و الاشراف، ص161.
146- 23همان مدرک، ص164.
147- تاریخ یعقوبی، ج3،ص223.
148- تاریخ طبری، ج7 ص376.
149- تاریخ الخلفا، ص336
150- التنبیه و الاشراف، مسعودی ص145.
151- طبری، تاریخ طبری، انتشارات دار الفکر، ج11، ص173.
152- طبری، تاریخ طبری، انتشارات دار الفکر، ج11، ص173.
153- تاریخ طبری ( ج11، از صفحه ی 1236 به بعد
154- در مورد درگیریهای این دهه (239 ـ 252 هـ.ق)، ر.ک: تاریخ طبری، ج11، ص173، 176، 177، 195 و 207؛ الکامل فی التاریخ، ج7، ص80، 81، 85 و 95؛ ابن کثیر، البدایه و النهایة، ج10، ص323، 343 و 345.
155- ر.ک: دولت عباسیان، محمد سهیل طقوّش، ترجمه: حجت الله جودکی، پژوهشکدة حوزه و دانشگاه، ص261.
نیازی به در زدن نیست