زند گی مثل یک فرمول ریاضی است

 

اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ

 اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایِعتْ و تابِعتْ علی قِتله

 اللهمَّ العنهم جمیعاً

  ایا اصلا به معنی این تیکه از زیارت عاشورادقت کردید یانه

بذارمن براتون بگم معنی شو

 خدايا لعنت کن نخستين ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرين کسى که او را در اين زور و ستم پيروى کرد

خدايا لعنت کن بر گروهى که پيكار کردند با حسين عليه السلام و همراهى کردند و پيمان بستند و از هم پيروى کردند براى کشتن آن حضرت خدايا لعنت کن همه آنها را

حالا ان کسی  که ادعامیکنه تحصیل  کردست وشیعه است پس  باید  بدونه  کسی که یکی رو به سمت گناهی  سوق میده وزمینه گناه را برای  یکی  فراهم میکنه  مثلا یکی  یک  وبلاگ می سازه  که کلی فیلمها وکلیپهای مستهجن  میذاره  واینجور چیزهارو  تبلیغ  میکنه  به عددهرکسی که واردوبلاگش میشه  واین چیزهارو میبینه  وبه گناه ومعصیت می  افته آن گناه  هم برای  آن منظور میشه  

اگر آن فصل : تابع درریاضیات یادتون باشه

اگرتابع را به شکل یک چرخ گوشت درنظربگیرید ورودی ها یاهمان  xها تکه های گوشتی هستندکه از یک دریچه واردماشین (چرخ گوشت ) میشودوضابطه ی  تعیین شده ای   برای تابع چرخ گوشت همان انجام اعمال  چرخ کردن  می باشدسپس  گوشت چرخ کرده  که همان خروجی ها یا   yاست  ازدریچه ی دیگرچرخ گوشت بیرون می آید  همین طورکه می  بینید  مولفه ی  x با y برابراست یعنی

گوشت چرخ کرده =گوشت چرخ نکرده

img/daneshnameh_up/c/c5/23.gifimg/daneshnameh_up/b/b5/function-pic2.jpg 

 در  تعریف  تابع  می  گفتیم  اگر   دوزوج  دارای  مولفه ی  اول   مساوی  باشند انگاه مولفه  های دوم   انها   هم  باهم  مساوی   خواهد  بود{(x,y)(z,w)}واما کلمه ی  تابعی  که  در  زیارت  عاشورا  امده تعبیر  از  همین  تابع در  ریاضیات  هست

مفهومی  که  از  این    قسمت  از  زیارت  عاشورا  می  شه  استدلال  کرد  اینکه  اگر شخص  x مثلا  سنگی   رو  به   طرفی  حضرت  محمد(ص)پرتاب  کند گناهش  مساوی  با  شخص  y  که   به  ان  شخص x سنگ  می  ده  تا  به  طرف  حضرت  محمد (ص)  سنگ  پرتاب کنه
واصلا  ما  توی  مسائل  دینی  و  اعتقادی  داریم 

اگر شخصی یکی رو به گناه کردن تشویق کنه  مثلا رقاصی که متاسفانه  توی مجالس عروسی میرقصه و این برنامه شباش  دادنم که  به کسی  که  توی  مجالس ها  میرقصه  عادی شده  درصورتی که مردم نمی دونند  کسی که  یک شخصی   رو  به فعل حرام تشویق  می  کنه  وبهش  پول میده   توی  گناه آن هم شریک میشه  چون تشویق کردن کسی که داره گفته های حضرت محمد(ص) روزیرپامیذاره  توی  گناه آن هم سهیم میشه

یا مثلا  اگر  شخص x بدونه  که   یک  زن  yزناکاره   با  این  حال آن  زن زناکاری  که آمده  ارایشگاهش وان  رو  آرایشش  کنه نه  تنها  ان  پولی  که  از  این  زن  زناکار  می  گیره  حرام  بلکه در  عمل  زنا شریک  می  شه چون  با  آن   زن  زناکار داره گفته های  حضرت محمد(ص)زیرپامیذاره وکسی که توی  این راه  بهش کمک کنه ووسیله  گناهش رو فراهم کنه تازرق  وبرقه بیشتری داشته باشه  توی  عمل   زنای  آن شخص  سهم داره  وبه  همین  منظور در    پرونده  ی  اعمالش   یک  عمل  زنا  ثبت  می  شه  X=y

البته این درصورتی که طرف بدونه این زن بدکارست اگر ندونه هیچ گناهی برای آرایشگر ثبت نمی شه   وحتی  توی  دنیای  مجازی اگر  توی  وبلاگش تصاویر وفیلم  و...که باعث بشه کسی  بادیدنش  به گناه ومعصیت بیوفته   توی  آن  به گناه افتادن آن شخص سهیمه   چون وسیله  گناهش رو برای آن شخص فراهم کرده (سنگ)پس توی  گناهش شریک میشه ویابالعکس اگر  شما توی  وبلاگت متنی و... بذاری   که   یک  انگیزه خدای  وقرآنی تو دل یکی  ایجاد بشه  و  وسیله  ای  بشی که  آن  شخص  به سمت  خدابیادهرکاری  که  این شخص X درراه خدا انجام بده ثوابش  برای  شخص y منظور میشه  واگر کسی  رو  توی  خط  قرآن بیاره  به  تعداد  آیاتی  که  ان  شخص x می خونه ثوابش برای ان شخصی  y که وسیله ی  شد  که شخص x به سمت وسوی  قران بیاد
منظور می شه به همین سادگی  بهشت وجهنم  رویکی می تونه  برای  خودش  بخره


زند گی مثل یک فرمول ریاضی است پس بیاییم
خوبیها را با هم جمع کنیم
بدیها را از هم کم کنیم
شادیها را در هم ضرب کنیم
تمام محبتها و صفات نیک را به توان بینهایت برسانیم
مشکلات را زیر رادیکال برده و از آن جذر بگیریمزندگی درست مثل ریاضی می مونه و تو مثل "تابع" هستی. از صفر شروع می کنی، با خیلیا "ترکیب" می شی و کم کم بزرگتر. با رشدت، امتحاناتم شروع می شن. خدا امتحانت می کنه و توی "بی نهایت" سختی٬ "حدت" رو می گیره. چه خوبه که طاقت بیاری و با امید به خودش٬ "پوچ" نشی. و بعد... باز هم امتحان. این بار مشتقت رو می گیره و شرایط جدی تر و سخت تر می شه. سختی می کشی و سخت و آبدیده می شی و نشون می دی که شایستگی والا شدن رو داری! اونوقته که ازت "انتگرال" می گیره و همه چیز به حالت عادی بر می گرده. حتی بهتر! چون همونطور که "تابع" بعد از "انتگرال" گیری٬ "عدد ثابتش" رو از دست می ده، تو هم قسمت ثابت وجودت رو، بعد از "انتگرال" گیری خدا، از دست می دی. تو، غرورت رو٬ تکبرت رو، "خودت" رو٬ از دست می دی. تو، از تو خالی می شی و ناب... و این جاست که خدا، به خودش افتخار می کنه، به خاطر خلق تو. زندگی نمی خواهد که ما بهترین باشیم. زندگی می خواهد که بیشترین تلاش را انجام دهیم

حاج اسماعیل دولابی فرمودند :


مرحوم حاج اسماعیل دولابی می فرمایند:

پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جا‌ را مرتب کنید تا من برگردم خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کارمی‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند…یکی از بچه‌ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنیدیکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و دادو فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کندیکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کردگریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم اما آنکه زرنگ بود، نگاه کرد، رد تن آقاش را دید از پشت پرده. تندو تند مرتب می‌کرد همه‌جا رامی‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد هی نگاه می‌کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد.می‌دانست که آقاش همین ‌جاست توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیر‌تر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم آن بچه‌ شرور همه جا را هیمی‌ریخت به هم، هی می‌دید این خوشحال است، ناراحت نمی‌شودوقتی همه جا را ریخت به هم، آن وقت آقا آمدما که خنگ بودیم، گریه و زاری کرده بودیم، چیزی گیرمان نیامد. او که زرنگ بود و خندیده بود، کلی چیز گیرش آمدپس  توهم زرنگ باش.  نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببینو کار خوب کن خانه را مرتب کن، تا آقا بیاید

13.gif

وظیفه منتظر امام زمان‏ علیه السلام این است كه مانند یك منتظر واقعى زندگى كند. وقتى انسان حقیقتا منتظر كسى باشد، تمام رفتار و سكناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد، حتما خانه را تمیز و مرتب و وسایل پذیرایى را آماده مى‏نماید و با لباس مرتب و چهره‏اى شاداب در انتظار مى‏ماند. چنین كسى مى‏تواند ادعا كند كه منتظر میهمان است. اما كسى كه نه خانه را مرتب كرده و نه وسایل پذیرایى را آماده نموده و نه لباس مرتب و تمیزى پوشیده و نه اصلاً به فكر میهمان است؛ اگر ادعا كند كه در انتظار میهمان بوده، همه او را ریشخند خواهند كرد و بر گزافه‏گویى او خواهند خندید!

بنابراین اولین شرط انتظار، ایجاد معرفت در مورد امام زمان(عج) است و طبیعى است كه هر مقدار معرفت انسان نسبت به آن حضرت بیشتر باشد، ارزش او را بیشتر درك كرده و به عظمت او بیش از پیش پى خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد

                         لاف عشق و گله از یار زهى لاف دروغ       

   عشق بازان چنین مستحق هجرانند